زنان در دوره ی هخامنشیان

     زن در هنر هخامنشی

 

 

 

مدت زیادی است که می دانیم که در هیچ یک از نگاره های بی شمار تخت جمشید و شوش و پاسارگاد هیچ زنی به تصویر کشیده نشده است.

باستان شناسان حفار در قطعه ای شکسته از یک آجر لعاب دار که از بنایی ایرانی در بابل به دست آمده، چهره ی زنی را می بینند که با رنگ سفید نقاشی شده است. قطعه آجری از شوش دست سفید مزین به دست بند را نشان می دهد که نیزه ای را حمل می کند. البته این دست نمی تواند از آن زنی باشد. حتی گفته شده که ایرانی ها هیچ زنی را نقش نکرده اند. اما ما طبعا باید به اسنادی که به تصادف به دست می آیند نیز بها بدهیم. ظاهرا زن در چارچوبی که برنامه های بزرگ امپراتوری و قدرت فرمان روایی آن را به نمایش درمی آورد، نقشی نداشته است.

اما در میان آثار هنری کوچک به نقش های بی شماری بر می خوریم که به کمک آن ها می توان به تصویر کاملی از ظاهر زنان امپراتوری بزرگ ایران دست یافت. نخستین موضوعی که بی درنگ جلب توجه می کند لباس زنان است . که همان لباس چین دار هخامنشی و همان کلاهی است که مردها بر سر دارند.

سرپوش کنگره دار بیش تر به چشم می خورد. از آن جا که مردان نیز از زیورآلات و جواهر زیادی استفاده می کرده اند، ازاین طریق تشخیص مرد و زن بسیار دشوار می شود. حتی عناصر زینتی، مانند به دست گرفتن نیلوفر نیز، در تصویر زنان و مردان مشابه است. علاوه بر این معلوم می شود که در سراسر امپراتوری از «مد» واحدی پیروی می شده است. ظاهرا زنا ن اشراف چشم به دربار در تخت جمشید داشته اند و می کوشیده اند از لباس پربهای درباری تقلید کنند.برای نمونه به نگاره ای از سنگ آهک که از مصر به دست آمده و امروز در موزه ی بروکلین نگه داری می شود، نظری می اندازیم(تصویر171). این نگاره زنی را با لباس چین دار هخامنشی نشان میدهد. چینهای افقی جلوی لباس و پارچه ای که به «خورد» چین ها داده شده و تشکیل قوس های مکرر را داده است، به وضوح همانی است که در لباس هخامنشی و در نگاره های تخت جمشید می بینیم. این لباس برش زیبایی دارد و در قسمت پشت، تا زمین آویخته است. آستین ها نیز برشی گشاد و آویخته دارد. دست های نگاره در جلو به هم گره خورده و گردن بندی چند ردیفه از مروارید ، مانند گردن بندی که از پاسارگاد به دست آمده، برگردن دارد.

حلقه های بزرگی زینت بخش گوش ها شده و موها را نواری با نقش نیلوفر نگه داشته است. این نوار همانی است که اسلحه دارهای شاه در نگاره ی بیستون بر سر دارند. در آرایش مو نیز تقلید از آخرین «مد» نگاره های تخت جمشید را شاهدیم. موهای شاه، قرار گرفته است. سینه های بزرگ تصویر به خوبی گواهی می دهد که نگاره از آن یک زن است.

همین آرایش مو را در سری می بینیم که از تخت جمشید به دست آمده است. این سر به تقلید از سنگ لاجورد ، لعابی به رنگ آبی دار(تصویر172)د. چشم ها و ابروان از لعاب شیشه ای و به رنگی دیگر ساخته شده است. این سر می توانست از آن یک زن باشد. همچنین سری از سنگ آهک که در مسجد سلیمان پیدا شده، یا سر دیگری از گل پخته از شوش ممکن است زنانه باشد.

در سوریه نیز از مد تقلید می شد. مثلا تندیس های کوچک الهه هایی ظاهرا در حال زایمان از گل پخته که به تعداد بیشماری در معبدهای ایشتار به دست آمده، در زمان هخامنشیان ناگهان لباسی بر تن دارند که رگه هایی از لباس چین دار هخامنشی در آن دیده می شود. طبق معمول این تندیس ها نیز، به سبک ایشتارهای بسیار کهن، سینه هایشان را با دو دست نگه داشته اند. در میان آن ها حتی نمونه هایی از الهه هایی به چشم می خورد که لباس شان به طور کامل لباس درباری هخامنشی است. حتی حاشیه هایی که قطعات مختلف لباس را از هم جدا میکند شبیه لباس هخامنشی است و در دست الهه یک گل نیلوفر به چشم می خورد. علاوه بر این، الهه کلاهی بر سر دارد که بیننده را به یاد کلاه شاه در تالار بار می اندازد. این کلاه دراین جا با نقشی زیگزاگ تزیین شده است.

 

 

در میان وسایل آرایش ، سرمه دان هایی از برنز یافت شده که اغلب به هیئت یک زن ساخته شد ه است. نمونه ی مجموعه ی خصوصی فروغی از زیبایی خاصی برخوردار است. زنی که به صورت سرمه دان ساخته شده لباس هخامنشی بر تن دارد که به خصوص آستین هایش از زیبایی خاصی برخوردار است.از پشت سر زن گیسوان بلندی آویخته است و بر گردن، گردن بند پهنی از مروارید دارد. دسته ی کلاهک سرمه دان که به شکل پایه مبل ساخته شده ، برای آسانی کار کمی بلندتر گرفته شده و روی آن یک پرنده نشسته است. سرمه دان برنزی مشابهی ، البته با ظرافتی کم تر، در موزه ی آشمولین آکسفورد نگه داری می شود. همان زلف بر شانه افتاده، این بار بسیار دقیق بافته شده و چین های پشت لباس ، طبق قاعده، به صورت قوس های مکرر افقی آویزان است. سرمه دان دیگری که از گور زنی در کیش به دست آمده، دارای روکشی از نقره بوده است. در این نمونه هم لباس چین دار هخامنشی تکرار شده و تندیس موی کوتاه مجعدی دارد.

همین لباس بر تن بانوان متشخص و ندیمه هایشان بر پارچه ای گوبلن نقش شده، که در جنوب روسیه در گورکان پازیریک پیدا شده است.برای لباس خانم ها در مقایسه ی با لباس ندیمه های شان پارچه ی بیش تری به کار رفته است. این تفاوت را می توان از حاشیه های کنار لباس ها و نقش آستین ها تشخیص داد. به کلاه کنگره دار در بالا اشاره کردیم. روی این کلاه چادری نیز پوشیده شده است.

به زنانی با این پوشش و لباس اغلب در مهرها هم بر می خوریم. نمونه ی بسیار زیبایی امروز در موزه ی لوور پاریس نگهداری می شود(تصویر174).

ظاهرا مجلس بار در تخت جمشید مدل این مهر قرار گرفته است. درست به همان شکل که شاه در مجلس بار نشسته است، در این مهر زنی بلند پایه بر صندلی تخت مانندی، که پشتی مرتفعی دارد نشسته ، پاهایش را روی چارپایه ای گذارده و گل نیلوفری در دست دارد. لباس این زن لباس دربار هخامنشی است، کلاه اش شبیه تاج است که چادری روی آن انداخته اند. تصویر این زن برخلاف تصور معمول از آن یک الهه نیست، بل زن بلند پایه ای است که با رفتاری درباری خواسته تا اعتبار و درجه ی خود را بالا برد.

 

در مقابل او ندیمه ای با موی بافته ی بلند ایستاده و پرنده ای شبیه آن چه روی کلاهک سرمه دان قرار داشت، در دست دارد. این پرنده یا یک شیئی زینتی ، یا وسیله ای برای بازی و شاید هم پرنده ای زنده، مثل قناری برای وقت گذرانی یک خانم سرشناس است.

عود سوزی بزرگ تر از معمول یافته ایم که نیز تقلیدی است آگاهانه از مجلس بار شاهی در تخت جمشید با این تفاوت که به جای مرد خدمتکار سطل به دست تخت جمشید در این جا زنی خدمتکار نقش شده است. این زن نیز مانند خدمتکاران منقوش بر پارچه ی پازیریک لباسی چین دار بر تن و کلاهی کنگره دار بر سر دارد.

در مهرهای زیادی زنان ایرانی با لباس چین دار دیده می شوند. مثلا بر مهری که در لندن نگه داری می شود زنی را می بینیم که گل نیلوفر به دست و با موی بلندی که در قسمت پایین چندین گلوله به آن بافته شده است. در مهر دیگری در آکسفورد، مردی ایرانی با لباس سوارکاری و باشلق روی چارپایه ای نشسته و در مقابل وی زنی با لباسی دیگر جام به دست در حال پذیرایی است. و بالاخره در مهری در تورنتو زنی در حال حمل یک مجموعه ی کامل وسیله ی نوشیدن، یعنی غرابه ، جام و ملاقه است.

در میان گنجینه جیحون نیز بی شماری از نقش های زنان بر می خوریم. در فضای داخلی در یک قوطی نقره ای کوچک زنی با همان لباس معمول و مردی با لباس سوارکاران ایرانی نقش شده  است.

در تعدادی از ورق های زرین که شاید همانند کلیسا های زیارتی ارتودوکس و کاتولیک امروزی مخصوص نذر و نیاز بوده ، زن های گل نیلوفر بر دست نقش شده است. در دو مهر انگشتر دیگر در هر کدام زنی نشسته به چشم می خورد، که گل یا پرنده ای در دست دارد. به این ترتیب این حالت در تصویر زنان حالتی معمول و گسترده بوده است. در مهری که امروز در لندن نگهداری می شود به وضوح پیداست که پرنده ای که اغلب در نقش زن های نشسته به چشم می خورد، به هیچ وجه برای قربانی کردن در راه خدایان نیست. در این جا زنی نشسته در حال دادن پرنده ی کوچکی به دخترش برای بازی است.

به این ترتیب می بینیم که بی شماری نقش زن عصر هخامنشی وجود دارد، که در آن ها از نظر لباس و کلاه و زیورآلات فرقی میان زن و مرد به چشم نمی خورد. حتی نقش های تشریفاتی مجالس مربوط به شاه، مانند مجلس مشهور با در فضای مرکزی پلکان بزرگ آپادانا نیز، صورتی است که از طرف زن های امپراتوری بزرگ ایران تقلید می شود.

در مهرهای زیادی زنان ایرانی با لباس چین دار دیده می شوند. مثلا بر مهری که در لندن نگه داری می شود زنی را می بینیم که گل نیلوفر به دست و با موی بلندی که در قسمت پایین چندین گلوله به آن بافته شده است. در مهر دیگری در آکسفورد، مردی ایرانی با لباس سوارکاری و باشلق روی چارپایه ای نشسته و در مقابل وی زنی با لباسی دیگر جام به دست در حال پذیرایی است. و بالاخره در مهری در تورنتو زنی در حال حمل یک مجموعه ی کامل وسیله ی نوشیدن، یعنی غرابه ، جام و ملاقه است.در میان گنجینه جیحون نیز بی شماری از نقش های زنان بر می خوریم. در فضای داخلی در یک قوطی نقره ای کوچک زنی با همان لباس معمول و مردی با لباس سوارکاران ایرانی نقش شده  است.در تعدادی از ورق های زرین که شاید همانند کلیسا های زیارتی ارتودوکس و کاتولیک امروزی مخصوص نذر و نیاز بوده ، زن های گل نیلوفر بر دست نقش شده است. در دو مهر انگشتر دیگر در هر کدام زنی نشسته به چشم می خورد، که گل یا پرنده ای در دست دارد. به این ترتیب این حالت در تصویر زنان حالتی معمول و گسترده بوده است. در مهری که امروز در لندن نگهداری می شود به وضوح پیداست که پرنده ای که اغلب در نقش زن های نشسته به چشم می خورد، به هیچ وجه برای قربانی کردن در راه خدایان نیست. در این جا زنی نشسته در حال دادن پرنده ی کوچکی به دخترش برای بازی است.به این ترتیب می بینیم که بی شماری نقش زن عصر هخامنشی وجود دارد، که در آن ها از نظر لباس و کلاه و زیورآلات فرقی میان زن و مرد به چشم نمی خورد. حتی نقش های تشریفاتی مجالس مربوط به شاه، مانند مجلس مشهور با در فضای مرکزی پلکان بزرگ آپادانا نیز، صورتی است که از طرف زن های امپراتوری بزرگ ایران تقلید می شود.